ولایت فقیه

رهبرا از تو به یک اشاره ، از ما به سر دویدن

ولایت فقیه

رهبرا از تو به یک اشاره ، از ما به سر دویدن

ولایت فقیه

یک دانشجوی پزشکی ، عشق ولایت ، مطیع رهبر

گر پدر رفت/ تفنگ پدری هست هنوز
گرچه نیکان همگی بار سفر بر بستند /شیرمردی چون علی خامنه ای هست هنوز
گر امام شهدا نیست هنوز در برمان /خلف صالح و مظلوم، علی هست هنوز

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

ولایت مطلقه فقیه - مطلب شماره 1

جمعه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۱۸ ب.ظ

سوال : دموکراسی چیست ؟ تعریف آن در جوامع امروزی چیست ؟ نظر اسلام راجع به دموکراسی چیست ؟
پاسخ :

تعریف علمی :

 هانتینگتون(شخصیت جنجالی و صاحب نظریه برخورد تمدنها) در اثر مهم خود (موج سوم دموکراسی) می نویسد: «در مورد معنی دموکراسی سه برداشت عام جاه باز کرده است»:

  1. دموکراسی به معنی شکل حکومت برحسب منا بع قدرت برای حکومت؛

 2. برپایه مقاصدی که حکومت درپیش می گیرد؛

 3. و بر مبنای شیوه و روال کاری که در تشکیل حکومت بکار گرفته می شود.

 الف: حکومت بوسیله مردم برحسب منبع قدرت(اراده مردم)؛

 ب: حکومت برای مردم، برپایه مقاصد عمومی؛

 ج: شیوه سیاسی و وسیله رقابت رهبران سیاسی براساس دید شومپیتری.

خودمونی تر :

حکومت به وسیله مردم

رسمی ترین و معروفترین تعریف از دموکراسی(حکومت به وسیله مردم)است و این تعریف با ریشه شناسی اصطلاح، مطابقت دارد. این اصطلاح دو جزء دارد"دموس"به معنی مردم و"کراتیس"به مفهوم حکومت و منظور اولیه و اصلی طرفداران دموکراسی در یونان باستان در پهلوی سائر آرمان های دموکراسی، مشارکت همگانی در امر حکومت بود و کوهن مینویسد: «دموکراسی واژه یونانی الاصل است که در قرن شانزده  میلادی از طریق واژه فرانسوی (دموکراتی) وارد زبان انگلیسی شد و به معنی (حکومت بوسیله مردم)است» و بگفته  گیدینز: «...دموکراسی، در اصل به معنی نظام سیاسی است که در آن مردم حکومت می کنند نه پادشاهان یا اشراف» جامعه شناسی، گیدنز:610.

رساترین تعریف را" آبراهام لینکلن رئیس جمهور وقت آمریکا نموده است: «حکومت مردم بوسیله مردم برای مردم» یعنی این نوع نظام حکومتی، مشروعیت خود را از مردم می گیرد و مردم مشتاقانه در فرایند و تعیین سرنوشت خود مشارکت می جویند و این حکومت در پی تحقق رفاه عمومی و حفظ حقوق افراد می با شد».مبانی علم سیاست، تنسی:198.  حکومت مردم یعنی در این نظام سیاسی، این مردم هستند که در تعیین خط مشی های سیاسی و پی ریزی هدفها و هدایت مردم حکومت شونده شرکت می نمایند و مهم ترین تصمیمات اجتماعی با مشارکت عمومی و همگانی اتخاذ می گردد. هرگاه در جامعه ای مهمترین تصمیم های اجتماعی با مشارکت عمومی اعضای آن اتخاذ می گردد، آن جامعه را خود مدیر و خود سامان و حکومت مردم می گویند. کوهن مینویسد: «دموکراسی حکومت جمعی است که در آن از بسیاری لحاظ، اعضای اجتماع، بطورمستقیم یا غیرمستقیم، درگرفتن تصمیم های که به همه آنها مربوط می شود، شرکت دارند و یا میتوانند شرکت داشته باشند»

نظریه ی اسلام : 

در شیوه دموکراسى روشى با استفاده از شیوه‏هاى دموکراتیک و مشارکت عمومى، جامعه اداره مى‏شود، ولى اصول و ضوابط کلى و محتواى قوانین را اسلام تنظیم نموده است.
در این قوانین مردم حق دخالت ندارند و در مورد مسائل شرعى و حلال و حرام نیز مجتهد جامع الشرائط این گونه احکام را از متون دین استنباط مى‏نماید، ولى در امور اجتماعى، نظر مردم محترم است و خداوند به پیامبر خویش دستور مى‏دهد که "و شاور هم فى الأمر؛ با مردم به مشورت بپرداز"(3) یا "و أمرهم شورى‏ بینهم؛ امور جامعه باید به شورا واگذار شود".(4)
بر اساس این دیدگاه اسلامى معیارها توسط دین بیان شده و تشخیص و گزینش بر عهده مردم نهاده شده است و در مسائل سیاسى، اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى و امنیتى، مردم با مشورت، شیوه صحیح و راهکار مناسب را در مسائل گوناگون بر مى‏گزینند.
در این ساز و کار جایگاه شرع و رأى مردم و فلسفه هر کدام کاملاً مشخص است و دراین زمینه هیچ گونه اختلافى بین اندیشمندان اسلامى نیست

دموکراسی رایج امروزی:

امروزه شیوه نوینى از دموکراسى در جوامع غربى رایج می باشد که این دموکراسى به مثابه ایدئولوژى بر جوامع غربى حاکم مى‏باشد.
در این شیوه دین را از دخالت در امور سیاسى و اجتماعى منع می کنند و اجازه نمی دهند مجریان قانون در مقام اجرا صحبت از دین کنند.

بالاتر از آن، در این شیوه هیچ گونه التزام و پاى بندى به قوانین دینى وجود ندارد.

طبق این تفسیر دموکراسى مساوى است با رژیم لائیک و سکولار؛ رژیمى که به هیچ وجه به دین اجازه نمی ‏دهد که در شؤون سیاسى و اجتماعى دخالت داشته باشد. بر طبق این تفسیر تمام شؤون حکومت (اعم از قانون گذارى و اجرا) از دین جدا می ‏باشد؛ یعنى شرط دموکراتیک بودن سکولار و لائیک بودن است.(5) اگر هم دینى باشد، جنبه شخصى دارد ارتباطى بین دین و جامعه و سیاست نیست و دین حق هیچ گونه دخالتى در امور اجتماعى را ندارد.
دین مرجع انسان در امور شخصى مانند نماز و روزه است، لیکن در حکومت و سیاست معیار مشروعیت قانون، رأى مردم، یا رأى اکثریت است.

بر اساس رأى اکثریت مردم می ‏توان زشت‏ترین و پلیدترین امورى را که بر خلاف دین و فطرت انسانى است، تصویب نموده و به اجرا در آورد، اگر چه واقعاً و حقیقتاً رأى اکثریت در بسیارى موارد وجود ندارد، مثل ازدواج با هم جنس و ثبت رسمى آن در برخى کشورهاى غربى و قانون سقط جنین که کلیسا با آن مخالفت نموده است.

  • یاور رهبر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی